محدوده جغرافیایی، اماکن تاریخی و سیاحتی

محدوده جغرافیایی، اماکن تاریخی و سیاحتی

علاءالدینی، الودانی، علودانی، علودینی، الودنی و علاوالدین:

در ولایت غزنی در بخش جنوبی ولسوالی ناور منطقه و قومی بنام علودانی است.  علودانی یا علاوالدینی یکی از اقوام مستقل هزاره ها است که در دره های سوخته، شملتو، ناور، ولسوالی های مقر، قره باغ، جغتو و خواجه میری ولایت غزنی، ولایات های کابل، لوگر، میدان وردک، بامیان، دایکندی، بغلان، بلخ، سمنگان، هرات و….  از دیر زمان به اینسو زندگی میکنند.

وجه تسمیه نام علودانی:

وجه تسمیه علودانی  بطور دقیق معلوم نیست که وجه جغرافیایی دارد یا وجه تباری، به این مفهوم که نام این منطقه از الودانی ( آتشکده) یا علاوالدینی که نام شخص (بویژه علاوالدین جهانسوز غوری ) است گرفته شده باشد.   در گویش محلی نام این مردم به شکل الودینی و الودانی تلفظ میشود اما در کتب و منابع تاریخی، اسناد و مکاتبات دولتی در گذشته به شکل های علودانی، الودانی، الودنی، الودینی، علاودینی و علاوالدین ( ۲ ) ثبت شده است. از جمله هزاره های شاخه علاودینی چهاردهی کابل بنام علاودینی ثبت است و در کتاب حیات افغان چنین نگاشته شده است:

( چنانچه در بالا ذکر شد قوم هزاره تحت كنترل سلطان و سردار بوده ولي كل قوم هزاره اینطور نبوده. بعضي هاي شان نداشته و آنها مثل افغانهاي دیگر خودسر بوده مخصوصن یک قوم بزرگ بنام گَوِي كه در كوه هاي هندوكش زندگي مي كردند. اينها زير كنترول هيچ سردار يا سلطاني نبوده.

او هزاره هاي كه در علاقه هاي غير كوهستاني مثلا مقور (مقر)، قره باغ و غيره طرف غرب غزني و هم چنين علاقه چهاردهي كابل بوده اند از شاخه هزاره هاي علاوديني هستند كه رسم و رواج شان  نزديك به تاجیک ها هستند.

آقاي الفنستن نفوس قوم هزار تقريبا ٣٥٠ هزار نفر نوشته شده اما مطابق تحقيقات الاميري و روايات مختلف چنين معلوم ميشود كه تعداد نفوس اين قوم كمتر از ده لك نفر بوده نميتواند. اين قوم در يك سرزمين پهناور با آب و هواي بسيار خوب ساكن بوده كه مردم اين سرزمين به  مرض چيچك مبتلا نمي شوند.). ( ۲ )

 اینکه علودانی/ علاوالدینی های غزنی با علاوالدینی های کابل از ریشه ای واحد تباری باشند، نیازمند تحقیق و بررسی بیشتر  است.

در کتاب هزاره وهزارستان( گزارش کمیسیون سرحدی افغانستان و انگلیس ) نوشته جی پی میتلند ترجمه اکرم گزابی در بخش هزاره های جغتو چنین می نویسد:

( موقعیت علودانی ها را دره سوخته، چهار قلعه، شملتو و اودره نام می برد. علودانی درین زمان مربوط جغتو میباشد.  تعداد کل خانوار جغتوی آنروز ( علودانی، جلگه، قره صوب، جرمتو، قیاق، گلبوری ، ککرک، ترگن ، تاله بیگم ، احمدا، قریه یار محمد  رشیدان، جوی ایین ، خواجه میری، دره سرخ آباد و سوگر) را ۸۴۷۰ خانوار می نویسد.)  درین صورت  علودانی ها تقریبا ۳۰ درصد نفوس جغتو را تشکیل می داده است.

(در کتاب سرزمین و رجال هزاره جات که توسط حسین نایل تالیف گردیده است. درباره علودانی و وجه تسمیه آن چنین آمده است:

( از دره های متعدد جغتو، هشت دره آن عمده و مشهور است که در میان هر کدام آن قریه های متعدد وجود دارد. این هشت دره عبارت از دره قیاق، دره جرمتو، دره سراب، دره علودینی( علاءالدینی)، دره قریه یوسف، دره گلبوری، دره ککرک و دره تورگن( ترکان) می باشند.

دره علاءالدینی یا علودینی در قسمت جنوب شرق ناور واقع شده و به طرف جغتوی وردک امتداد یافته است و طول آن از جنوب به شمال در حدود ۱۴ کیلومتر میباشد.
 احتمال می‌رود، نام این دره مأخوذ از نام سلطان علاءالدین حسین جهانسوز باشد که از غور بر غزنه حمله آورد و قدرت افسانوی غزنویها را درهم پیچید و غزنه را به آتش کشید. گویا ساکنین ناحیه ای که امروز ( علودینی) گفته می شود از بی‌عدالتی های بهرام شاه سخت ناراضی بوده اند و از سقوط او بدست علاءالدین حسین که خود اهل غور و با غرجستانیها از هر جهت در پیوند بود، بیشتر از دیگران خوشنود گردیده و رضایت نشان داده بودند. این خوشنودی سبب گردید که مردم ایشان را منسوب به علاءالدین بدانند و علاءالدینی بگویند تا این که موضع بود و باش آنها به ( علودینی) شهرت پیدا کرد. اگر توجیه یا توجیهات دیگر درین باره وجود داشته باشد( که شاید داشته باشد) عجالتا معلوماتی از آن در دست نگارنده وجود ندارد.)  ( ۸)

نظری می اندازیم به این بخش  از نوشته محترم نایل صاحب که وجه تسمیه علودانی را ذکر نموده است:

هیچ  آثار و مدارک تاریخی نشان دهنده این امر نیست که ساکنین کنونی که بنام علودانی/ علاوالدینی یاد میشود، در زمان غزنویان و سقوط شان بدست علاوالدین جهانسوز ساکن این منطقه بوده باشد. اگر هم بوده باشد، قطعا نام و نشانی داشته است پس نام شان چی بوده ؟ که به اثر سقوط غزنویان  و تسلط علاوالدین جهانسوز به اثر رضایت تبدیل به نام علاوالدینی شده است.

 

علودانی/ علاوالدینی های ولسوالی ناور:

 ولسوالی ناور بر مبنایی ساختار جغرافیایی و تباری به سه دنگ تقسیم می شود:‌ دنگ خوات،‌ دنگ جرغی و برجگی و دنگ علودانی و پایین دامن ناور. هر سه دنگ از نظر تباری با هم تفاوت دارد.

 علودانی یا علاوالدینی یکی از اقوام مستقل هزاره ها است که در ولسوالی ناور( دره های سوخته، شملتو، ناور) ولسوالی های مقر، قره باغ، جغتو و خواجه میری ولایت غزنی، ولایات های کابل، لوگر، میدان وردک، بامیان، دایکندی، بغلان، بلخ، سمنگان، هرات و….  از دیر زمان به اینسو زندگی میکنند.

در گذشته به اساس تقسیمات اداری، علودانی های ولسوالی ناور، مربوط ولسوالی جغتو غزنی بوده، دولت ظاهر شاه در سال ۱۳۴۱ این منطقه را از بدنه ولسوالی جغتو جدا به ولسوالی جدیدالتاسیس ناور ملحق می نماید. در جدا سازی علودانی از ولسوالی جغتو کدام  توجیه منطقی از لحاظ موقعیت جغرافیایی و یا بافت قومی و تباری دیده نمیشود. زیرا فاصله دره های سوخته و شملتو با مرکز ناور با پای پیاده یک تا دو روز راه فاصله دارد، در صورتی که با مرکز جغتو از سه تا ده  ساعت راه فاصله است .

علودانی های ناور، دارایی ۷۵ قریه بوده و تعداد نفوس دقیق آن به لحاظ عدم سرشماری و مهاجرت های پی در پی معلوم نیست. طی چهار دهه اخیر تقریبا ۶۰٪ مردم از منطقه به شهر های غزنی، کابل، مزار شریف و کشور های ایران، پاکستان، کشور های اروپایی، کانادا، آمریکا، استرالیا و کشورهای عربی مهاجرت نموده و زندگی شهر نشینی را انتخاب نموده اند. در حال حاضر بر اساس شمارش تقریبی و تخمینی  حدودا  بین  پانزده تا بیست هزار نفر در سه دره علودانی زندگی میکنند.

در علودانی اولین بار یک باب مدرسه ابتدایی در سال ۱۳۴۷ به یمن تلاش مرحوم وکیل غلام علی و سایر متنفذین مردمی بنام مکتب ابتدایی سوخته علاوالدینی تاسیس گردید. در سال اول پنجاه و پنج نفر شاگرد مشغول تحصیل گردید. با آغاز انقلاب در بهار سال ۱۳۵۸ تعطیل شد. برای اولین بار در اوایل دهه پنجاه دو باب مکتب دهاتی( تا صنف سوم )  در منطقه ده خروار و دنگ خان غوله نیز تاسیس گردید.

اکنون قابل توجهی از دختران و پسران مردم علودانی فارغ التحصیل و یا در حال تحصیل در مقاطع دکترا، ماستری و لیسانس در دانشگاه های داخل کشور و خارج ( در ایران، پاکستان، هند، امارت متحده عربی، کره جنوبی، کشور های اروپایی، ایالات متحده آمریکا، کانادا، و استرالیا )  اند.

مردم علودانی در بخش علوم حوزوی در گذشته و حال شخصیت های مطرح حوزوی داشته و دارند. چندین شخصیت حوزوی شان تا مرحله اجتهاد رسیدند. امروز اساتید مجرب و آگاه درین بخش از مردم علودانی در جامعه حضور دارند. درین بخش ما درباره زیستگاه علودانی های ناور بحث می نماییم و باقی مناطق را موکول میکنیم به بحث های بعدی.

 علودانی های ناور به سه دره و  شش دنگ تقسیم بندی شده اند.

الف:  دره سوخته علودانی / علاوالدینی:

این دره از کوتل غجورک شاغنه شروع  به سمت جنوب تا انتهای دره سوخته علودانی (قریه خوش احمد) امتداد می یابد. در داخل این دره حدودا ۲۸ قریه وجود دارد که اسامی  قریه ها در بخش هر دنگ معرفی میشود.

در داخل این دره سه دنگ از شش دنگ علودانی میباشد.

۱ ـ دنگ چاچه:

این دنگ شامل قریه‌های شغنه یا شاغنه، میانه، سرپامی، قول بچه، فیضی، قلعه آخوند، شیر بیگ( سرسنگ) قریه‌های هوته، سر شملتو، چپری در قسمت بالای دره شملتو قرار دارند. اسامی محل های این ساحه  از قدامت تاریخی برخوردار است مانند شغنه و بینی شارا. وجه تسمیه این دنگ دقیقا مشخص نیست که به کدام دلیل نام این دنگ چاچه است.

۲ ـ دنگ چهار قلعه: این دنگ در قسمت وسط دره سوخته علاءالدینی قرار دارد. شامل قریه‌های سیاقول سرقول، لاغری، فاضل، نوده، گدولا، قلعه باقی، ده عباس، کهنه ده، قریه میرزا خان، بکسری و آب پران می‌باشد. وجه تسمیه چهار قلعه: به اساس داستان های قدیمی که موسفیدان قصه می کردند. در گذشته درین منطقه چهار قلعه بوده قریه کهنه ده میرزاخان، یک ده در نزدیکی های قریه نوده، که بدل آن قریه فعلی نوده است.  یک ده پایین تر از سنگ سفید و یک ده بین بکسری و قلعه غلام. فعلا ازین چهارده فقط آثار کهنه ده باقی مانده است. در داخل کهنه ده سمت شرق آن خانه مهتر عبدالله با نقوش گچ کاری و زیبا بود. متاسفانه درین اواخر به ویرانه تبدیل گردیده است. درین ساحه آبادی های قدیمی که فعلا به ویرانه تبدیل شده و یا تنها اسمی از آن باقی مانده است نیز وجود دارد مانند قلعه غلام، چنبر فقیرک مقابل قریه پازول.

بزرگترین و قدیمی ترین قبرستان این مردم بنام قل گیندوک  نیز درین ساحه موقعیت دارد.

۳ ـ دنگ سوخته:

شامل قریه های ده جانبیگ، ده طهماس، غارا، گدول ملا ملیک، قلعه نو، قول مهدی، ده سکندر، ده غونو، خوش احمد و کاریز کُجی  می باشند.

قدیمی ترین قریه این محدوده قریه غارا  است.  چندین قریه درین ساحه قبلا وجود داشته است که  فعلا فقط نامی از آنها در ذهن ها باقی مانده است مانند:

 قریه گدول پایین تر از قریه لاغری پیتاب که براساس گفته های محاسن سفیدان این قریه متعلق به قوم میرزا خان بوده است و جوی آن هم اکنون هم بنام جوی گدول یاد میشود.

 قریه ده صفر:  که پایینتر از قاش دلگ موقعیت دارد. از صاحبان هیچ معلوماتی در دست نیست.

قریه ده جومد:   این قریه آن طرف پل جلگه ده طهماس موقعیت دارد و تا این اواخر پاسنگ و دیوار های آن موجود بود، فعلا به زمین های  کشاورزی تبدیل  شده است. بنا به روایت محترم آقای نعیمی که درین باره تحقیق نموده است، ساکنان اصلی آنرا تول غلام می‌داند.

قریه های قدیمی که فقط آثار شان شان باقیمانده:

قریه کهنه ده جانبگ.

قرییه ده طهماس و شیونه قلعه آن

قریه کهنه ده غونو.

قریه ده صفر.

قریه کهنه شیونه سیا قول.

قریه و برج اسپی ده.

 

ب ـ دره شملتو:

دره شملتو از سمت غرب بسوی شرق  از قریه سر شملتو  تا قریه ناورجوی دایمیرداد امتداد می یابد. زمین زراعتی کمتری دارد. حدودا ۱۶ قریه دارد. اسامی قریه ها در بخش هردنگ معرفی میشود. این دره به دو دنگ تقسیم بندی میشود.

۱ ـ دنگ خان غوله:

دنگ خان غوله که  در قسمت وسط دره شملتو قرار دارد و شامل قریه‌های گرگی، کزک، قلعهٔ خالو،      قلعه لنگر، سیاه ریگ، جو قول، قول جوقول،  باریک قول و لاغری می‌باشد. توضیح: قریه لاغری از نظر موقعیت جغرافیایی در دنگ سوخته قرار دارد اما لاغری گیرو به لحاظ طایفه ای مربوط دنگ غوله است  ازین لحاظ مربوط  دنگ غوله می باشد.

نام دیگر قریه لاغری باغگ است و کوچی ها تا هنوز بنام باغگ و باغگی یاد می کنند معلوم نیست که کدام یکی ازین نام قبل از دیگری بوده است.

۲ ـ دنگ ده خروار: دنگ ده خروار در قسمت پایین دره شملتو قرار دارد، شامل قریه‌های دهن ولی( دان یولی) ، بالای ولی( بال یولی) ، تای بوم، قرغه،  شینیه، باریک ، دهن سی و گدول می‌باشد.

 ج ـ  ناور: 

این بخش ناور به عنوان یک دنگ شناخته میشود و در مرکز و جنوب دشت ناور موقعیت دارد. شامل قریه های زیر اند: گردن، دیوال، توکریک، سورمه، حصارک، قاش خال بیگ، شیری، توچی، دره آبدره ( سرآبدره، کهنه قلعه، گدول حیدرعلی، ده رضا) وارکلاخ( کاریز، سر نه قلعه، سنگ قلعه، میانه، گیرو، آغودی، ساقی، درویش علی، چونی، چراغ سنگ، سنگ چپچی، بالا گردن،  خواجه غرمبو( خواجه غریبان) ، باوری ها، پام قاش، قربان مرده( قوم محمد خواجه) می باشد.

 

مناظر زیبای سیاحتی و زیارتی.

میریحیی.

زیارت میر یحیی در اخر دره سوخته بین قریه های ده طهماس، غارا، قلعه نو و نو قلعه واقع شده است. تاکنون حداقل من از زندگینامه ایشان اطلاع ندارم که ایشان کیست؟ از کجا در کدام تاریخ آمده است؟  آنچه مسلم است این است که به عنوان یک زیارتگاه از قدیم تا کنون وجود داشته است. حدس بر این است که قدمت آن بیشتر از حضور ساکنان فعلی است. ممکن یکی از دلایل که ایشان ناشناخته مانده همین باشد. پیرامون این مقبره چندین هکتار زمین با درختان پنجه چنار که خود رو هم است پوشیده شده است و وقف این زیارت می باشد. قبرستان مردم سوخته نیز در زیر همین درختان است. هیچکس ازین درختان نمی توانند استفاده شخصی کنند، باور مردم این است هر کس که تاکنون اقدام به قطع درختان کرده، فرزندان آن دیوانه شده است. گاهی قریه های همجوار برای ساختن پل ازین درختان استفاده میکنند. اگر بخواهند که کدام درخت را برای پل قطع نمایند، بعد از دادن نذر به پای درخت اقدام به قطع آن میکنند. فقط از برگ خشک شده  آن  فقیران غارا می توانند استفاده نمایند. این درختان به سرسبزی و زیبایی منطقه افزوده است.

 

سید حسن  زیکویک:

شهید سید آقا حسن اصغری از سادات محترم سبز درخت کجاب بهسود، مشهور به سید زیکویک است.  در ماه ثور ۱۳۶۰ خورشیدی در سر کوه قرخی جانان واقع در منطقه سوخته علاالدینی برابر هجوم ارتش سرخ شوروی، همراه با سایر مجاهدین سنگر میگیرد.  ایشان مسلکی زکویک بود و با زیکویک خود در برابر حملات جت ها و هلیکوپترهای نیروی های شوروی مردانه به دفاع می پردازد. سر انجام به اثر بمباران شدید جت های روسی بالای سنگر شان به درجه رفیع شهادت نائل آمد. بعدا مردم در همان جا به خاک سپردند. بعدا مشهور به سید زکویک گردید و  امروز به عنوان زیارتگاه است. 

 

آب پران. منطقه ای است دارایی منظره زیبایی که آب از ارتفاع حدودا دو متر از سوراخ کوه که تشکیل یافته از سنگ است خارج میشود. آب آن در تمام فصول سال یکنواخت جریان دارد. مردم محل آن را زیارت  شاه مردان نیز می گویند.

 

کاکای دانا.

مقبره ایست منتسب به کاکای دانا یا کاکای دیوانه. از بیوگرافی آن معلومات دقیق است. بعضی آنرا از جمله اولیای غزنی می پندارند و در باره اش قصه ها و داستان های را روایت می کنند. بعضی کسان دیگر ایشان را از  جمله درویشان یا ملنگهای غزنی میدانند که در قریه قرغه فوت نموده مردم از ترس دولت و متهم نشدن به قتل او را در این مکان دفن کردند. بعدا تبدیل به زیارتگاه بنام کاکای دانا  گردید.

Hashim

About Hashim Ammar information here.

Leave a Reply

Your email adress will not be published, Requied fileds are marked*.